سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان درنده‏اى است ، اگر واگذارندش بگزد . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 86 آبان 20 , ساعت 11:1 عصر

با نسیم گل معطر شد فضا
از وجود فاطمه اخت الرضا
دخت معصومی و خود معصومه ای
در جوار تو عجب دارد صفا
ما به درگاه تو رو آورده ایم
تو شفیعی بهر ما اشفعی لنا
مهر تو بر سینه ام گشته اجین
کی دلم گردد ز مهر تو جدا
چشم امید من و احسان تو
از کرم بنما روا حاجات ما
تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می نمایم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ